• خانه
  • درباره ما
  • تماس با ما
خوابگاه و انضباط‌ بخشی بدن
آگوست 9, 2019
«جنگلی نیست که جلوی سیل را بگیرد»
آگوست 10, 2019
منتشر شده توسط admin در آگوست 9, 2019
موضوعات
  • اخبار
  • فیلم ماه
  • پادکست
  • کتاب هفته
  • گزارش
برچسب ها

محمد قوچانی سال‌هاست که در پروژه‌های رسانه‌ای خود، سرمایه‌داری ملی را به عنوان راه‌ توسعه کشور معرفی می‌کند. اما چه قدر این ادعا درست است؟

محمد قوچانی به‌طور مستقیم دست‎‌کم در دو مرحله به فاصله‌ دی‌ماه ۹۷ تا مرداد ۹۸ سؤالاتی تحت عنوان «کدام نئولیبرالیسم؟» و «کدام سرمایه‌داری؟» را به بهانه‌های گوناگون مطرح کرده و خود نیز درصدد پاسخگویی به آن برآمده است. ایشان نظم حاکم بر سرمایه درون کشور را سرمایه‌داری دولتی معرفی می‌کند که موجب رانت، انحصار و فساد در سیستم اقتصادی است و راه برون‌رفت از این شرایط سخت تاریخی را تکیه بر پدیده‌ای تحت عنوان «سرمایه‌داری ملی» می‌‌داند. در این مقاله تلاش خواهم کرد تا توضیحی از رویکرد قوچانی در خصوص «کدام نئولیبرالیسم» یا «کدام سرمایه‌داری» به دست داده و همچنین چگونگی اطلاق مفهوم نئولیبرالیسم را مورد بررسی قرار دهم. اینکه آیا تنها آن چیزی که مورد توجه قوچانی و طرفداران بازار آزاد است می‌تواند نئولیبرالیسم باشد؟ یا نئولیبرالیسم مفهومی اساساً جدلی‌تر و واقعی‌تر از آن چیزی است که آن‌ها مورد اشاره قرار می‌دهند؟

نئولیبرالیسمِ قوچانی

قوچانی در ۷ دی ۱۳۹۷ در سرمقاله روزنامه سازندگی در خصوص تعریف نئولیبرالیسم چنین جملاتی را به کار می‌برد: «نئولیبرالیسم در اصطلاح اندیشه‌ی سیاسی اصلاً چیزی بدی نیست! حداقل بدتر از نئومارکسیسم نیست! نئولیبرالیسم احیای لیبرالیسم در عصر پس از فروپاشی کمونیسم است». «دولت کوچک جوهر این اندیشه سیاسی و اقتصادی بود». «نسل تازه‌ لیبرال‌ها را به‌تدریج نئولیبرال خواندند که در واقع بازگشت به لیبرالیسم کلاسیک بود». اگر همه‌ی تعاریفی را که به‌طور پراکنده از یادداشت او استخراج کردیم از او بپذیریم، هنوز در مسیر درک نئولیبرالیسم با او دچار مشکلی نیستیم. تعریف و تلقی قوچانی از واژه نئولیبرالیسم درست منطبق با رویکرد اقتصاددان‌های مدرسه اقتصادی فرایبورگ آلمان است. کسانی که برای اولین بار از واژه نئولیبرالیسم یا به عبارتی بهتر لیبرالیسم جدید (new liberalism) استفاده کردند. نئولیبرالیسم مورد اشاره قوچانی نیز از همان نوع فرایبورگی است که معتقد بود باید لیبرالیسم جدیدی را پی‌ریزی کرد که مشکلات و ضعف‌های لیبرالیسم کلاسیک را برطرف کند. این رویکرد تا جایی پیش می‌رود که برخی از اصول بنیادینی چون لسه-فر یا آزادی کامل بازار را مورد تردید قرار داده و رد می‌کند. از نظر آن‌ها سرمایه‌داری نباید موجب انحصار در بازار گردد و اخلاق و عدالت باید از اهداف مسلم اعمال و اجرای سیاست‌هایش باشد. این رویکرد فرایبورگی در برخورد با جریان نئولیبرالیسم در عموم پژوهش‌ها و متون علمی در دو دهه‌ی اخیر به‌عنوان تفسیر و معنای مثبت نئولیبرالیسم در نظر گرفته می‌شود. اما بخش حائز اهمیتی که باید به آن توجه داشت نظری بودن، آرمانی بودن و پیشینی بودن پیامدهای نئولیبرالیسم از منظر طرفداران آن با رویکرد معناییِ مثبت است. این بدین معنی است که در راه تعریف و درک نئولیبرالیسم آرمان‌ و نظریه لیبرالی همواره مقدم بر واقعیت موجود و اجتماع پیامد‌های نئولیبرالیسم در حوزه‌های مختلف اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و . . . در یک گستره‌ی جغرافیایی پراکنده است. بر همین اساس، رویکرد مثبت به مفهوم نئولیبرالیسم هر آنچه را که به‌عنوان بخشی از آرمان‌های تحقق‌یافته‌ خود می‌بیند به‌عنوان تعریفی از نئولیبرالیسم ارائه می‌کند و هر تعریف دیگری را متوجه مفاهیم و جریان‌های دارای انحراف از مسیر آن می‌داند و منتقدان آن را به عدم درک درست این پدیده محکوم می‌کند. در این رویکرد مثبت، تقدم نظری و آرمانی بر واقعیت موجود، هر آنچه را که به‌عنوان پیامدهای مخرب به نئولیبرالیسم نسبت داده می‌شود نمی‌پذیرد و آن را تنها انحراف از مسیر آن می‌داند، چرا که پیش از اجرا و اعمال چنین سیاست‌هایی، طرح از پیش تعیین‌شده‌ای در ذهن خود دارد که همان نظریه‌ی نئولیبرالی و آرمان‌هایش است و به ما می‌گوید: اگر a را اعمال کنید الزاماً b را نتیجه می‌دهد، پس درهرصورت اگر a را اعمال کردید و c را نتیجه گرفتید، یقین داشته باشید که این پدیده با چیزی که در ذهنیت ما وجود داشته است مغایر است، و این نه مفهوم موردنظر ما بلکه انحرافی از آن است. طبیعتاً به همین ترتیب این رویکرد به دنبال تجاربی گزینشی و مثبت می‌گردد تا پیوندی میان پیامدها و نتایج مثبت، با آن چیزی که در ذهن خودساخته و پرداخته برقرار سازد.

اما از سوی دیگر چیزی که در گفتمان شناخت و ارزیابی نئولیبرالیسم یا لیبرالیسم جدید، به‌طور متعددی مورد اشاره پژوهش‌های کیفی و معناشناختی قرار گرفته است، تفسیری است که با اجرای سیاست‌های رادیکال اصلاحات اقتصادی در شیلی آغاز گشته است. بر این اساس چیزی که با تکیه بر واقعیت وجودی نئولیبرالیسم و به عبارتی آن چیزی که محقق شده است تفسیر می‌شود استخراج یک بار ارزشی منفی است. پیامدهای اجتماعی مخرب اصلاحات رادیکال پینوشه با حمایت‌های مجموعه اقتصاددان‌های موسوم به بچه‌های شیکاگو همچون میلتون فریدمن، به‌اندازه‌ای است که از کودتای ۱۹۷۳ شیلی و روی کار آمدن دولت نئولیبرال تا سال ۱۹۸۳ ساختارهای اجتماعی و سیاسی شیلی به مرز فروپاشی می‌رسد. تا آنجا که بسیاری از دکترین اقتصاد شیلی از سال ۱۹۸۳ جریانی تحت عنوان نئولیبرالیسم عمل‌گرا (pragmatic) را به وجود می‌آورند که به سیاست‌های بچه‌های شیکاگو می‌تازد و آن‌ها را کنار می‌گذارد.

باری آن چیزی که بیش از هر چیزی در تلقی و تفسیر منفی از به‌کارگیری واژه نئولیبرالیسم دخیل است تکیه بر واقعیت‌های تاریخی و پیامدهای موجود آن در وضعیت امروز جهان است، نه نظریه‌ای آرمانی که هر دستاورد مثبت را محصول نئولیبرالیسم اما هر بحران به وجود آمده را متوجه انحراف از آن می‌داند، چرا که قرار بر این نبوده تا نئولیبرالیسم پیامدی منفی داشته باشد، حالا که این پیامدهای مخرب حاصل شده‌اند پس حتماً نئولیبرالیسم نیستند.


Share
0
admin
admin

مطالب مرتبط

آگوست 10, 2019

خواسته فیفا حضور بدون تبعیض جنسیتی تماشاگران در همه مسابقات است


اطلاعات بیشتر
آگوست 10, 2019

خودسانسوری نمایشگاهی درباره سانسور


اطلاعات بیشتر
آگوست 10, 2019

اردیبهشت ۹۸ رکورد افزایش قیمت شکست


اطلاعات بیشتر

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نوشته‌های تازه

  • خواسته فیفا حضور بدون تبعیض جنسیتی تماشاگران در همه مسابقات است آگوست 10, 2019
  • خودسانسوری نمایشگاهی درباره سانسور آگوست 10, 2019
  • اردیبهشت ۹۸ رکورد افزایش قیمت شکست آگوست 10, 2019
هرگونه انتشار و بازنشر مطالبی که میدان اولین انتشار دهنده‌ی آن است، آزاد بوده و توصیه می‌شود. درباره مطالبی که از منابع دیگر در سایت میدان با ذکر منبع بازنشر شده‌اند، محدودیت‌های منبع اصلی معتبر خواهد بود.