«خوابگاه» تصویر «امنیت» را تداعی میکند و امنیت بازتابی از انضباط است. ما آموختهایم که لازمه محیطی امن، انضباط است و نظمی که در خوابگاه با آن دست و پنجه نرم میکنیم طبیعی و ضروری به چشممان میآید. آیا میتوان این انضباط را مُهرهای بدانیم که توسط آن سردمداران قدرت از بالفعل شدن نیروهای سرکشِ بالقوه جلوگیری میکنند؟
با توجه به برساختهای فرهنگی و جنسیتی، این تصویر در زیست دانشجویان زن نقش پررنگتری دارد. آنچه که در خوابگاههای دختران در قالب برقراری امنیت به آنان تحمیل میشود کارکرد انضباطبخشی دارد. آییننامهها، قوانین و دستورالعملهای اجرایی همگی بر یک ستون استوار هستند؛ برقراری امنیت در خوابگاهها. در این میان ما شاهد مکانیسمهای آشکار و منسجمی هستیم که سبب شده جریان کنترل، طرد و انضباطبخشی را از یاد ببریم. نخستین گام برای بازاندیشی در این فرایند، واکاویِ عملکرد و کارکرد «امنیت» است.
بررسی آنچه که در خوابگاه دختران تحت عنوان «امنیت» رخ میدهد ابعاد پیچیده و وسیعی دارد. در این جستار کوتاه تلاش دارم تنها به سه مورد حساس و فراگیر اشاره کنم. این موارد به شکل وسیعی در خوابگاههای مختلف مشاهده میشوند و نشان میدهد که قدرت و سرکوب در چه گستره پهناوری حضور دارند.